او که در این فصل و پیش از این گل، 5 گل برای این تیم به ثمر رسانده بود، فکر نمیکرد گل ششم را در دربی بزند؛ اتفاقی که در دقایق پایانی مسابقه استقلال و پرسپولیس رخ داد و چنین بود که این بازیکن در 34سالگی دوباره طعم گلزنی به سرخها را چشید تا برای نخستین بار طعم برد مقابل پرسپولیس را بچشد. حالا او مهاجم مورد اطمینان پرویز مظلومی است؛ البته به اتفاق
میلاد میداوودی.
پیش از این گل، میداوودی مهاجمی که فصل اول حضور در استقلال را تجربه میکند، با 6 گل بهترین گلزن این تیم به حساب میآمد و حالا فرهاد مجیدی با این مهاجم در تعداد گلهای زده برابری میکند؛کسی که به غیراز این فصل حداقل یک فصل دیگر برای این تیم بازی خواهد کرد؛بازیکنی که در سالهای آخر بازیاش سعی میکند مثل یک بازیکن حرفهای رفتار کند و از حاشیه فاصله بگیرد؛ مثل سالهای دور که گاه با مصاحبههای جنجالیاش مورد توجه قرار میگرفت. مجیدی حالا با درخشش در لیگ مورد توجه عموم است و ترجیح میدهد کمتر مصاحبه کند.
دوندگی فرهاد مجیدی در دقایق پایانی مسابقه استقلال و پرسپولیس، در شرایطی که اغلب بازیکنان توان لازم را برای چنین استارتی نداشتند، برای آبیهای پایتخت چاره ساز بود. او با دوندگی بیامان به دروازه حریف نزدیک شد و در ادامه ضربه دقیقی هم به توپ زد. در مورد دوندگی بازیکنی که سالهای آخر فوتبالش را پشت سر میگذارد، دو نظر متفاوت وجود داشت. اول اینکه چگونه میشود بازیکن 34ساله مثل بازیکنان جوان در زمین مسابقه انرژی بگذارد. پس شبههبرانگیز بود؛ البته در حال حاضر شبههبرانگیز نیست ولی پیش از این برای کمیته مبارزه با دوپینگ سؤال بزرگی بود. به همین دلیل مجیدی برای این کمیته سوژه شد، اما آزمایشهایی که بعد از مسابقههای استقلال از این بازیکن گرفته میشد، او را عصبی کرد، طوری که بعد از درخشش در بازی استقلال و سپاهان به این موضوع واکنش نشان داد.
او معتقد بود که از فدراسیون تماس تلفنی میگیرند که از مجیدی تست دوپینگ گرفته شود؛ «به جای این کارها دنبال دلیل خوب بودن من باشند، نه دنبال اینکه از من آزمایش دوپینگ بگیرند. مگر غیراز این است که پس از هر بازی پزشک حاضر در استادیوم از چند بازیکن تست میگیرد؟ آن وقت چرا باید از فدراسیون تماس بگیرند و دستور آزمایش گرفتن از من را صادر کنند؟»
او البته هراسی از تست دوپینگ نداشت و گفت که مشکلی نیست و بعد از آن هم خوب بازی خواهد کرد. در عین حال، نتایج آزمایش دوپینگ این بازیکن منفی بود. بنابراین، دلیل موفقیت مجیدی چه میتواند باشد؟
فرهاد مجیدی علاوه بر تمرین در استقلال با یک مربی بدنساز هم بهطور اختصاصی تمرین میکند. به این ترتیب، 5 روز در هفته ساعت 6 صبح برای تمرین از خواب بیدار میشود. احتمالا نحوه زندگی این بازیکن میتواند تأثیر مناسبی در عملکردش بگذارد.
اما نظر دوم درباره گل سرنوشتسازش به آرش برهانی برمیگردد؛ مهاجمی که در دربی 69، بهخصوص در نیمه اول موقعیتهای مناسبی برای گلزنی داشت و با بیدقتی به بیرون زد. مجیدی اما توپ را از زاویهای بسته به داخل دروازه فرستاد. احتمالا اگر مهاجم دیگری به جای فرهاد مجیدی در این صحنه بود، نمیتوانست استقلال را پیروز دربی شصت و نهم کند.
یک تصمیم حرفهای
ابتدا به مربیان تیم ملی اجازه داد برای او تصمیم بگیرند و بعد خودش تصمیم گرفت. در همه هفتههایی که فرهاد مجیدی در لیگ میدرخشید و برای استقلال گل میزد، مورد تأیید کادر فنی تیم ملی نبود. در فهرست تیم ملی نامی از این بازیکن دیده نمیشد و ظاهرا افشین قطبی اعتقادی به بازیاش نداشت. البته اختلافش با علیرضا منصوریان، مربی تیم ملی دیگر برای همه روشن شده بود و خیلیها این موضوع را دلیلی برای دعوت نشدنش به تیم ملی عنوان میکردند. بعد از مسابقه استقلال با سپاهان، هنگامی که مربیان تیم ملی از نزدیک این مسابقه را تماشا میکردند، گل زد و نمایش قابلقبولی از خودش نشان داد، طوری که قطبی این بازیکن را به تیم ملی دعوت کرد تا به برخی انتقادها هم پایان دهد. پیش از مسابقات غرب آسیا بود و مربیان تیم ملی در تدارک حضور در این مسابقات بودند.
بهنظر میرسید فرهاد مجیدی در این مسابقات فرصت بازی پیدا کند؛ اتفاقی که هیچگاه رخ نداد و او در اوج آمادگی، در شرایطی که یکی از بهترین مهاجمان لیگ بود، از تیم ملی خداحافظی کرد. او که با فراموشی سن خود چون یک فوتبالیست جوان و با انگیزه در لیگ به میدان میرود، گفت که با خداحافظیاش عرصه را برای بازیکنان جوان باز میکند؛ «من از آقای قطبی ممنونم اما فکر میکنم تیم ملی بهقدری جوان خوب دارد که نیازی به من نباشد.» خداحافظی مجیدی در شرایطی بود که در سالهای گذشته هیچگاه نتوانست موفقیت بزرگی با تیم ملی داشته باشد. به غیراز زمانهای کوتاه حضورش در تیم ملی، هیچ وقت فرصتی دست نداد تا تواناییهایش را در تیم ملی هم نشان دهد؛ برخلاف حضور در تیمهای باشگاهی.
البته تصمیم مجیدی در چنین شرایطی روحیه حرفهای اش را به تصویر میکشید، در حالی که تصمیم به خداحافظی از تیم ملی برای خیلیها غیرمنتظره و باورنکردنی بود؛ خداحافظیای که ظاهرا معنای بسیاری داشت. اتکا به مهاجم باتجربه 11 هفته از لیگ دهم گذشته و فرهاد مجیدی امیدوار است در ادامه لیگ هم بدرخشد؛ درست مثل فصل گذشته که حضورش در ترکیب استقلال نقطه امیدی برای گلزنی این تیم بود. او البته بعد از سالها بازی در لیگ امارات، زمانی که به لیگ ایران بازگشت، به غیراز فصلی که امیرقلعهنویی کمتر از این بازیکن استفاده کرد، مهاجم خوبی برای استقلال بود. جالب اینکه در فصلی که قلعهنویی، مجیدی را نیمکتنشین کرده بود، انتقادی به این موضوع نداشت. در حالی که سرمربی وقت استقلال از آرش برهانی که افت کرده بود، آقای گل ساخت اما نتوانست روی مجیدی تأثیری بگذارد. او حالا با گذر از آن دوران سخت، روزهای خوبی را سپری میکند.
پرویز مظلومی در این فصل با وجود داشتن مهاجمان آمادهای مثل میداوودی، آرش برهانی -که به خوبی خود را در موقعیت گل قرار میدهد- و دوسانتوس که مهاجم خارجی و جدید این تیم به حساب میآید، نمیتواند چشم روی تواناییهای مهاجم باتجربهاش ببندد. سرمربی استقلال او را یک بازیکن 90دقیقهای میداند؛ همانطور که در نمایش آخر در هفته یازدهم نشان داد.
با کمترین لغزش پیش از شروع فصل، تغییر در بخش مدیریتی باشگاه استقلال، فرهاد مجیدی را به این نتیجه رساند که به پیشنهادهای دیگر تیمها فکر کند. برای همین بود که باشگاه استیل آذین بهعنوان تیمی که خواهان مهاجم استقلال است، مطرح شد.
گفته میشد اختلاف با سرپرست جدید باشگاه باعث جدایی مجیدی میشود. البته در مصاحبهای گفت که مشکلی با سرپرست باشگاه ندارد و با اطرافیانش اختلاف دارد. همین موضوع نقطه امیدی بود که این بازیکن در استقلال بماند. البته خودش هم نمیخواست در تیم دیگری بازی کند، غیراز استقلال. بدون تردید حالا مسئولان باشگاه هم از عقد قرارداد با این بازیکن رضایت دارند. راستی اگر مجیدی یکی از مهاجمان این فصل استقلال نبود، این تیم میتوانست بعد از هفته یازدهم با 20 امتیاز، پس از ذوب آهن در جایگاه دوم جدول قرار بگیرد؟